صنعت تولید همیشه فرآیندها و الزامات خاصی داشته است. این همیشه به معنای سفارشهای با حجم بیشتر، کارخانههای سنتی و خطوط مونتاژ پیچیده بوده است. با این حال، مفهوم نسبتاً جدیدی از تولید بر اساس تقاضا، این صنعت را به سمت بهتر شدن تغییر میدهد.
در اصل، تولید بر اساس تقاضا دقیقاً همان چیزی است که از نامش پیداست. این مفهومی است که تولید قطعات را فقط به زمانی که مورد نیاز هستند محدود میکند.
این به معنای عدم وجود موجودی اضافی و هزینههای گزاف از طریق استفاده از اتوماسیون و مدلسازی پیشبینیکننده است. با این حال، این همه ماجرا نیست. مزایا و معایب زیادی در ارتباط با تولید بر اساس تقاضا وجود دارد و متن زیر نگاهی مختصر به آنها خواهد داشت.
مقدمهای کوتاه بر تولید بر اساس تقاضا
همانطور که قبلاً گفته شد، مفهوم تولید بر اساس تقاضا دقیقاً همان چیزی است که از نامش پیداست. این به معنای تولید قطعات یا محصولات در صورت نیاز و به مقدار مورد نیاز است.

از بسیاری جهات، این فرآیند بسیار شبیه به مفهوم تولید به موقع (just-in-time) در Lean است. با این حال، با اتوماسیون و هوش مصنوعی برای پیشبینی زمان مورد نیاز، تقویت شده است. این فرآیند همچنین پیشنیازهای لازم برای حفظ حداکثر بهرهوری در تأسیسات تولیدی و ارائه مداوم ارزش را در نظر میگیرد.
به طور کلی، تولید بر اساس تقاضا با تولید سنتی تفاوت زیادی دارد، زیرا بر قطعات سفارشی با تیراژ کم و بر اساس تقاضای مشتری تمرکز دارد. از سوی دیگر، تولید سنتی با پیشبینی تقاضای مشتری، قطعه یا محصول را از قبل در مقادیر زیاد تولید میکند.
مفهوم تولید بر اساس تقاضا (on-demand production) توجه زیادی را در بخش تولید به خود جلب کرده است و دلیل خوبی هم برای این امر وجود دارد. مزایای تولید بر اساس تقاضا متعدد است. برخی از آنها عبارتند از زمان تحویل سریعتر، صرفهجویی قابل توجه در هزینهها، انعطافپذیری بیشتر و کاهش ضایعات.
این فرآیند همچنین راهکاری عالی برای چالشهای زنجیره تأمین است که صنعت تولید با آن مواجه است. افزایش انعطافپذیری، زمانهای تحویل کوتاهتر و هزینههای موجودی پایینتر را تسهیل میکند و به کسبوکارها کمک میکند تا از تقاضا جلوتر باشند. در نتیجه، تولید بهتر و سریعتری را با هزینهای معقول ارائه میدهند.
محرکهای کلیدی ظهور تولید بر اساس تقاضا
مفهوم تولید بر اساس تقاضا ساده به نظر میرسد، پس چرا به عنوان چیزی جدید یا بدیع مورد احترام قرار میگیرد؟ پاسخ در زمانبندی آن است. تکیه بر یک مدل بر اساس تقاضا برای محصولات تولیدی با تقاضای بالا به هیچ وجه امکانپذیر نبود.
فناوریهای موجود، موانع ارتباطی و پیچیدگیهای زنجیره تأمین، مانع از آن میشد که کسبوکارها از آن برای رشد خود استفاده کنند. علاوه بر این، جمعیت، به طور کلی، از چالشهای زیستمحیطی آگاه نبود و تقاضا برای شیوههای پایدار به شدت به برخی مناطق محدود بود.
با این حال، اوضاع اخیراً تغییر کرده است. اکنون، تولید بر اساس تقاضا نه تنها امکانپذیر است، بلکه برای رشد هر کسبوکاری توصیه نیز میشود. عوامل متعددی در پشت این پدیده وجود دارد، اما دلایل زیر مهمترین آنها هستند:

۱ – پیشرفت در فناوریهای موجود
این شاید مهمترین عاملی باشد که چیزی جز تغییر دهندهی بازی برای صنعت نبوده است. پیشرفتهای اخیر در محاسبات ابری، اتوماسیون و تکنیکهای تولید، آنچه را که امکانپذیر است، از نو تعریف کردهاند.
به عنوان مثال، چاپ سه بعدی را در نظر بگیرید. فناوریای که زمانی برای صنعت تولید غیرعملی تلقی میشد، اکنون سکان هدایت آن را در دست دارد. از نمونهسازی اولیه تا تولید، چاپ سه بعدی در همه جا مورد استفاده قرار میگیرد و هر روز به پیشرفت خود ادامه میدهد.
به طور مشابه، فرآیند تولید دیجیتال و صنعت ۴.۰ در کنار هم نقش بزرگی در غیرمتمرکزسازی تولید و بهبود تجربه کلی ایفا کردهاند.
از طراحی محصولات نوآورانه گرفته تا تجزیه و تحلیل انواع ممکن و حتی بهینهسازی طرح مذکور برای قابلیت تولید، پیشرفتهای تکنولوژیکی فعلی همه چیز را ساده میکنند.
۲ – افزایش تقاضای مشتریان
یکی دیگر از عوامل رشد نمایی تولید بر اساس تقاضا، بلوغ مشتریان است. مشتریان مدرن به گزینههای سفارشیتر با انعطافپذیری تولید بیشتر نیاز دارند که در هر سیستم سنتی تقریباً غیرممکن است.
علاوه بر این، مشتریان مدرن به دلیل نیاز روزافزون به کارایی، به راهکارهای متناسبتری برای کاربردهای خاص خود نیاز دارند. هر مشتری B2B سعی میکند بیشتر روی یک ویژگی محصول که کاربرد خاص او را بهبود میبخشد، تمرکز کند و این امر، نیاز به راهکارهای تخصصیتر را مطابق با طراحی مشتری، ضروری میسازد.
۳ – الزام به کاهش هزینهها
افزایش رقابت در بازار به این معنی است که همه مشاغل، از جمله تولیدکنندگان، تحت فشار زیادی برای بهبود سودآوری خود هستند. بهترین راه برای انجام این کار، اطمینان از تولید کارآمد در عین اجرای روشهای نوین برای کاهش هزینهها است. این فرآیند ممکن است ساده به نظر برسد، اما به این سادگی نیست که تمرکز بیش از حد بر هزینه، کیفیت را به خطر بیندازد و این چیزی است که هیچ تولیدکنندهای هرگز نخواهد پذیرفت.
مفهوم تولید بر اساس تقاضا میتواند مشکل هزینه را برای دستههای کوچک بدون هیچ گونه مصالحهای در کیفیت حل کند. این امر تولید را ساده کرده و هزینههای سرسامآور موجودی را مهار میکند. علاوه بر این، تولید بر اساس تقاضا همچنین نیاز به حداقل مقدار سفارش (MOQ) را از بین میبرد، که به مشاغل اجازه میدهد تا مقدار دقیق مورد نیاز خود را سفارش دهند و در هزینه حمل و نقل نیز صرفهجویی کنند.
۴ – تلاش برای بهرهوری بالا
با وجود این همه کسبوکار در بازار و عرضه روزانه یک محصول یا طرح جدید، نیاز زیادی به یک مفهوم تولیدی وجود دارد که نمونهسازی سریع و آزمایش اولیه بازار را تسهیل کند. تولید بر اساس تقاضا دقیقاً همان چیزی است که صنعت به آن نیاز دارد. مشتریان میتوانند بدون هیچ الزام حداقلی، حتی به تعداد یک قطعه سفارش دهند و این امر آنها را قادر میسازد تا امکانسنجی یک طرح را ارزیابی کنند.
اکنون آنها میتوانند نمونهسازی اولیه و آزمایش طراحی را برای تعداد بیشماری از تکرارهای طراحی با همان هزینهای که برای یک آزمایش طراحی صرف میشد، انجام دهند.
جدا از آن، اتخاذ یک استراتژی تولید همسو با تقاضای ورودی میتواند به کسبوکارها در حفظ انعطافپذیری کمک کند. بازارهای مدرن پویا هستند و کسبوکارها به توانایی پاسخگویی در اسرع وقت به هرگونه تغییر در شرایط بازار نیاز دارند.
۵ - جهانی شدن و اختلالات زنجیره تأمین
جهانی شدنِ روزافزون به این معنی است که حتی کوچکترین رویداد در یک صنعت میتواند تأثیر ناچیزی بر صنعت دیگر داشته باشد. با در نظر گرفتن موارد متعدد اختلال در زنجیره تأمین به دلیل شرایط سیاسی، اقتصادی یا سایر شرایط خارج از کنترل، نیاز روزافزونی به داشتن یک برنامه پشتیبان محلی وجود دارد.
تولید بر اساس تقاضا برای تسهیل تحویل سریع و عملیات سفارشی وجود دارد. این دقیقاً همان چیزی است که صنعت به آن نیاز دارد.
تولیدکنندگان میتوانند برای دریافت خدمات عالی و تحویل سریع محصول خود، به سرعت با یک سرویس تولید محلی تماس بگیرند. تولید محلی به کسبوکارها این امکان را میدهد که به سرعت از مشکلات و اختلالات زنجیره تأمین جلوگیری کنند. این انعطافپذیری ارائه شده توسط پروژههای درخواستی، آنها را به انتخابی ایدهآل برای کسبوکارهایی تبدیل میکند که میخواهند از طریق خدمات مداوم و تحویل به موقع، مزیت رقابتی خود را حفظ کنند.
۶ – افزایش نگرانیهای زیستمحیطی
با افزایش نگرانیها در مورد تأثیر زیستمحیطی فرآیندهای صنعتی، مشتریان مدرن از کسبوکارها میخواهند که مسئولیتپذیر باشند و برای کاهش ردپای کربن خود تلاش کنند. علاوه بر این، دولتها نیز مشوقهایی برای سبز شدن و مهار تأثیر کلی زیستمحیطی عملیات خود ارائه میدهند.
تولید بر اساس تقاضا میتواند ضمن ارائه راهحلهای سفارشی برای مشتریان، ضایعات و مصرف انرژی را کاهش دهد. این به معنای یک موقعیت برد-برد برای کسبوکارها است و اهمیت انتخاب یک مدل بر اساس تقاضا را به جای مدل سنتی بیشتر نشان میدهد.
چالشهای فعلی برای تولید بر اساس تقاضا
اگرچه تولید بر اساس تقاضا مزایای زیادی دارد، اما برای دنیای تولید همه چیز خوب و عالی نیست. نگرانیهای موجهی در مورد امکانپذیری تولید بر اساس تقاضا، به ویژه برای پروژههای با حجم بالا، وجود دارد. علاوه بر این، تولید مبتنی بر ابر میتواند یک کسب و کار را در معرض چندین تهدید بالقوه در آینده قرار دهد.
در اینجا چند چالش اصلی که یک کسب و کار هنگام اجرای یک مدل مبتنی بر تقاضا با آن مواجه است، آورده شده است.
هزینههای واحد بالاتر
اگرچه هزینه راهاندازی این فرآیند کمتر خواهد بود، اما دستیابی به صرفهجویی در مقیاس دشوارتر خواهد بود. این به معنای افزایش هزینههای واحد با افزایش تولید است. روش بر اساس تقاضا برای پروژههای کم حجم طراحی شده است و میتواند نتایج ایدهآلی را ارائه دهد و در عین حال هزینههای مربوط به ابزارآلات گرانقیمت و سایر پیشفرآیندهای رایج در تولید سنتی را نیز کاهش دهد.
محدودیتهای مواد
فرآیندهایی مانند چاپ سهبعدی و قالبگیری تزریقی، سنگ بنای تولید بر اساس تقاضا هستند. با این حال، آنها در نوع موادی که میتوانند با آنها کار کنند، به شدت محدود هستند و این امر استفاده از فرآیندهای بر اساس تقاضا را برای بسیاری از پروژهها محدود میکند. ذکر این نکته ضروری است که ماشینکاری CNC کمی متفاوت است زیرا میتواند انواع زیادی از مواد را کار کند، اما به عنوان وجه مشترکی بین فرآیندهای مدرن بر اساس تقاضا و مونتاژهای سنتی عمل میکند.
مسائل مربوط به کنترل کیفیت
به دلیل زمان تحویل کوتاهتر، فرآیندهای مبتنی بر تقاضا فرصتهای کمتری برای تضمین کیفیت (QA) ارائه میدهند. از سوی دیگر، تولید سنتی یک فرآیند نسبتاً کندتر و متوالی است که فرصتهای زیادی برای تضمین کیفیت فراهم میکند و به تولیدکنندگان این امکان را میدهد که همیشه نتایج عالی ارائه دهند.
ریسکهای مالکیت معنوی
تولید ابری به طرحهای آنلاین و پلتفرمهای اتوماسیون متکی است که از کامپیوتر و اینترنت برای حفظ ارتباطات مؤثر بین همه ذینفعان استفاده میکنند. این بدان معناست که نمونههای اولیه و سایر طرحها همچنان در معرض خطر سرقت مالکیت معنوی هستند که میتواند برای هر کسبوکاری ویرانگر باشد.
مقیاسپذیری محدود
یکی از بزرگترین چالشهای تولید بر اساس تقاضا، مقیاسپذیری محدود آن است. تمام فرآیندهای آن برای دستههای کوچک مؤثرتر هستند و هیچ گزینه مقیاسپذیری از نظر صرفهجویی به مقیاس ارائه نمیدهند. این بدان معناست که تولید بر اساس تقاضا به تنهایی نمیتواند نیازهای تولیدی یک کسبوکار را در زمان رشد آن برآورده کند.
در مجموع، تولید بر اساس تقاضا یک انتخاب مهم و عالی برای هر کسبوکاری است، اما با مجموعهای از چالشهای منحصر به فرد خود همراه است. یک کسبوکار ممکن است سیستمهای کنترل کیفیت پیشرفته را برای کاهش خطرات انتخاب کند، اما گاهی اوقات روشهای تولید سنتی ضروری هستند.
فرآیندهای اصلی تولید بر اساس تقاضا
فرآیندهای تولیدی مورد استفاده در پروژههای بر اساس تقاضا مشابه هر پروژه سنتی است. با این حال، تمرکز بیشتری بر روی دستههای کوچکتر و برآورده کردن تقاضای مصرفکننده در کوتاهترین زمان ممکن وجود دارد. در اینجا چند فرآیند اصلی که تولیدکنندگان برای تولید بر اساس تقاضا به آنها متکی هستند، آورده شده است.
زمان ارسال: سپتامبر-01-2023